دانلود pdf کتاب شرق بهشت
دانلود کتاب شرق بهشت رایگان
دانلود کتاب شرق بهشت
کتاب شرق بهشت یکی از شاهکارهای نویسندهی آمریکایی، جان اشتاین بک است. او در این رمان زندگی پیچیدهی دو خانواده به نامهای همیلتون و تریسک را توصیف میکند که با تبعیضهای رفتاری در قبال فرزندان خود چگونه موجب از هم گسستگی آنها می شود.
با اقتباس از این رمان، فیلمی با عنوان شرق بهشت توسط الیا کازان کارگردان برجستهی آمریکایی ساخته شد. این قیلم توانست جوایز زیادی از جمله اسکار بهترین بازیگر مکمل زن و اسکار بهترین بازیگر مکمل زن در جشنواره «گلدن گلاب» و «کن» را از آن خود کند.
زیبایی کتاب در سادگی و روانی آن است، ماجراهای معمولی و ساده زندگی آدمها وقتی به دست نقاش چیرهدستی رقم میخورد شگفتیآفرین میشود. اشتاین بک چنان خودمانی و بی ریا حرف میزند که انگار آدم با دوستی قدیمی نشسته و دارد خاطرات گذشته را زنده می کند.
خلاصه داستان شرق بهشت
شرق بهشت داستان دو نسل را در دو بازه زمانی متفاوت روایت می کند. خانواده اول، خانواده سایروس تراسک و خانوادهی دوم همیلتونها هستند. در هر دو خانواده توصیف شده، پدران به یکی از فرزندان خود بیشتر توجه دارند. در خانواده تراسک، سایروس، آدام را به چارلز ترجیح میدهد و آدام هم زمانیکه که پدر میشود به مانند سایروس، به یکی از فرزندان خود به نام آرون نسبت به دیگری توجه بیشتری میکند.
در همین جای داستان زمینههای ناتوریستالی کتاب مشخص میشود و کتاب تبعیض بین فرزندان را وراثتی نشان می دهد. جان اشتاین بک در داستان خود نشان میدهد هر یک از پدرها دلیل خاصی برای این تبعیض ندارند و ما رفتار او موجب ایجاد حسادت و اختلاف میان فرزندانشان می شود و شخصیتهای داستان بر اساس همین تبعیضها تصمیمات درست و غلط اتخاذ می کنند.
بخشی از متن کتاب شرق بهشت
اعضای خانواده هامیلتون مردمان عجیبی بودند. عصبی و حساس مثل سیمهای یک ساز. بعضی از آنها اگر کمی بیشتر کشیده میشدند، از هم میگسستند. همه جای دنیا چنین آدمهایی پیدا میشوند. میان دخترها، اونا از همه بیشتر مایه نشاط ساموئل بود. از همان بچگی اشتهای عجیبی به دانستن داشت مثل اشتهایی که همه بچهها به نان برشته کره و مربا مالیده شده به هنگام عصرانه دارند. اونا و پدرش با هم تبانی میکردند؛ کتابهایی میخریدند. آنها را میخواندند و نظرهاشان را درباره مطالب آنها با یکدیگر رد و بدل میکردند.
او جدی ترین فرزند خانواده هامیلتون بود. با پسر جوانی آشنا شد که انگشتهایش از مواد شیمیایی لک شده بود – بیشتر وقتها از نیترات نقره – و با او ازدواج کرد. شوهرش از آن آدم هایی بود که با تهیدستی زندگی میکنند تا دچار کودنی ناشی از ثروت نشوند. رشته مورد علاقهاش عکاسی بود. چنین عقیده داشت که دنیای بیرون میتواند با رنگهایی که چشم تشخیص میدهد. روی کاغذ عکاسی ثبت شود. اسمش اندرسن بود و کمتر اهل معاشرت. مثل بسیاری از محققها از خطر کردن هراس داشت. روش مکاشفه را نمیپسندید. پلهای برای خودش میتراشید. روی آن مینشست و به تراشیدن پله بعدی میپرداخت. مثل کوه نوردانی که از یخچالهای طبیعی بالا می روند.
نسبت به افراد خانواده هامیلتون که گمان میکردند بال دارند و خیلی وقتها هم سقوط میکردند و سرشان به شدت به سنگ میخورد احساس انزجاری ناشی از نوعی ترس داشت. اندرسن هرگز نه سقوط کرد نه لغزید و نه پرواز کرد. به کندی به سوی قله رفت. و این طور که تعریف میکنند. آنجا به هرچه میخواست رسید: فیلم رنگی. به این علت با اونا ازدواج کرد که جدیتر و خوددارتر از دیگران بوده و این امر باعث اطمینان خاطر او بود. از آنجا که از خانواده همسرش هم میترسید و هم نگران بود، زنش را به نقطه ای دورافتاده، نزدیک مرز آریگون برد. در آنجا کنار شيشههای دارو و کاغذهای عکاسیاش زندگی گوشه گیرانهای را گذراند.
سبک نگارش نویسنده
بی پروایی و روراست بودن اشتاین بک در بیان حقیقتها به مذاق خیلیها خوش نیامد. چپ گرایانی که پس از کتابهای «خوشه های خشم»، «موش ها و آدم ها» و «در نبردی مشکوک» او را خودی می پنداشتند، در کتابهای دیگرش ازجمله «مروارید» و «اتوبوس سرگردان» او را به بدبینی، سیه فکری و تمایل به دنیای سرمایه داری متهم کردند. ولی اشتاین بک جز بیان حقیقت که از زندگی و تجربیات شخصی خودش یا کسانی که با آنها آشنایی پیدا کرده بود سرچشمه میگرفت، چیز دیگری نمی گفت.
به همین جهت هم کتابهایش صفحه درخشانی از تاریخ ادبیات امریکا و نیز ادبیات جهان را تشکیل می دهد و دو شاهکارش: «خوشه های خشم» و «شرق بهشت» پس از گذشت سالها همچنان خوانندههای زیادی را به خود جلب می کند. بسیاری از کتابهایش، ازجمله: زندهباد زاپاتا، خوشههای خشم، مروارید، اتوبوس سرگردان و غیره از طرف کارگردانان بزرگ امریکا به فیلم درآمده است.
نقد کتاب شرق بهشت
صفات منفی انسانی و نبرد بیپایان خیر و شر همچنان یکی از مضامین اصلی نوشتهها و آثار هنری است. در رمان پیش رو، جان اشتاین بک با الهام از داستان «هابیل» و «قابیل» سعی در نشان دادن تبعیضهای خانوادگی و حسد بین برادران دارد. جان اشتاین در کتاب شرق بهشت تلاش کرده است تا دوباره انسان را در موقعیت انتخاب بین خیر و شر قرار دهد و نشان دهد که نیکی همیشه برندهی این میدان مبارزه نیست.
معرفی کتاب شرق بهشت
کتاب شرق بهشت نام شاهکاری پرشور و هیجانانگیز از نویسندهی نامآشنا، جان اشتاین بک است. او در این اثر از طریق زندگی درهمتنیدهی دو خانوادهی آمریکایی به بازآفرینی داستان هابیل و قابیل در شمایلی جدید میپردازد.
درباره کتاب شرق بهشت:
جان اشتاین بک (John Steinbeck) در کتاب شرق بهشت (East of Eden) تصویر جدیدی از خیر و شر، عشق و نفرت و شکست و رستگاری ترسیم میکند. رمان در مزارع پربار درهی سالیناس کالیفرنیا روایت میشود و داستان زندگی دو نسل، در دو بازهی زمانی متفاوت را بیان میکند. پدر خانوادهی اول، سایروس تراسک را به عنوان سرباز ارتش و قهرمان دروغین جنگ میشناسیم. سایروس همواره بین دو فرزند خود، چارلز و آدام، تبعیض قائل میشود بدون این که برای کار خود دلیل خاصی داشته باشد. زمانی که آدام به همراه همسرش، کتی، به کالیفرنیا میروند، با خانوادهی همیلتونها آشنا میشوند. جان اشتاین بک در تصویرسازی همیلتونها از خانوادهی مادرش الهام گرفته است. آنها وضع مالی خوبی ندارند. پدر خانواده ساموئل، همراه با همسرش لیزا، با خانوادهی پرجمعیت خود زندگی میگذراند. ازدواج پابرجا و سنتی آن دو باعث شده تا 9 فرزند خود را، با خصوصیات، استعدادهای متفاوت و توانایی عشق ورزیدن، پرورش دهند.
سالها بعد کتی دو پسر به دنیا میآورد و مدتی بعد همسر و فرزندانش را ترک میکند. شخصیت او را در داستان نماد پتانسیل شرارت در جهان میدانند. آرون که حالا باید به تنهایی پسرانش را بزرگ کند، همچون پدرش، میان آن دو فرق میگذارد. در واقع در شرق بهشت، تبعیض میان فرزندان وراثتی نشان داده میشود. اشتاین بک ضمن داستان به ما نشان میدهد عشق، طرد شدن، حسادت و تبعیض چه تاثیری بر زندگی، تصمیمات و انتخابهای افراد ایجاد میکند. با داستان زندگی تراسکها، داستان حماسهی هابیل و قابیل بازسازی میشود.
کتاب شرق بهشت اولین بار در سال 1952 به انتشار رسید. این اثر فینالیست جایزهی ملی کتاب در سال 1953 شد. فیلمی سینمایی با عنوان شرق بهشت به کارگردانی الیا کازان، کارگردان آمریکایی، با اقتباس از این کتاب ساخته شد. این اثر موفق شده تا در جشنوارههای بینالمللی مختلف، جوایز متفاوتی دریافت کند. اشتاین بک مسحورکنندهترین شخصیتهای خود را در این رمان خلق کرده است. در این اثر برتر، رمز و راز هویت، غیرقابل توضیح بودن عشق و پیامدهای نبودن آن بررسی میشود.
نکوداشتهای کتاب شرق بهشت:
- از آن دست کتابهایی است که نویسنده تمام توان، استعداد، جدیت و اشتیاق خود را در آن به کار گرفته است. این کتاب کاملاً جالب و تاثیرگذار است. (The New York Herald Tribune)
- یک افسانه و خیالپردازی. یک اثر هنری عجیب و اصیل. (The New York Times Book Review)
- با وسعتی شگرف. (Kirkus Reviews)
- یک سال پیش زمانی که باشگاه کتاب به پایان رسید، با خود گفتم اگر اثر تکاندهندهای بیابم، دوباره باشگاه را راه میاندازم. اولین بار این کتاب را خودم و سپس با دوستانم خواندم. ما فکر میکنیم بهترین رمان ممکن را خواندهایم. (Oprah Winfrey)
کتاب شرق بهشت مناسب چه کسانی است؟
بزرگسالان مخاطبان کتاب شرق بهشت هستند. اگر به داستانهای آمریکایی قرن بیستم علاقه دارید و از خواندن کتابهای طولانی لذت میبرید، این اثر انتخاب مناسبی برای شماست.
با جان اشتاین بک بیشتر آشنا شویم:
اگر مخاطب جدی کتاب باشید، با نام جان اشتاین بک آشنا خواهید بود. کتابهای او از پرخوانندهترین و مهمترین آثار دنیای ادبیات محسوب میشوند و اغلب کتابخوانهای حرفهای آثار او را مطالعه کردهاند؛ از موشها و آدمها گرفته تا کتاب راستهی کنسروسازی. او در سال 1962 برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد. همچنین جایزهی پولیتزر برای کتاب خوشههای خشم به اشتاین بک اهدا شد. از دیگر آثار او میتوان به زندهباد زاپاتا و خون آنها قوی است اشاره کرد.
در بخشی از کتاب شرق بهشت میخوانیم:
گاهى پیش مىآید که گونهاى حالت رحمت و آرامش روح را دربر مىگیرد. این پدیدهاى است که خیلىها با آن آشنایى دارند. ابتدا مثل جرق جرق کوچک نخ باروتى است که ضمن سوختن به دینامیت نزدیک مىشود. آرامشى در معده و حظّ و سرورى در اعصاب و ساعدها. پوست هوا را مىچشد و هر نفس فصیلتى است. تمام بدن با لذت کش و قوسى به خود مىدهد، ذهن به روشنى مىگراید و جهان در برابر چشمان شکوهمند مىشود. آدم امکان دارد در هوایى گرفته و سرزمینى تیره با درختانى سیاه زندگى کرده باشد، وقایعى مهم، پىدرپى، نامشخص و بىرنگ برایش رخ داده باشد، اینها هیچکدام اهمیتى ندارد. چون در لحظه رحمت و آرامش ناگهان آواز پرندهاى گوش را مىنوازد، رایحه زمین، مشام را لذت مىبخشد و نور خفیف شده از خلال شاخ و برگ درختى، به چشم روشنایى مىدهد. آنگاه آدم تبدیل به چشمهاى مىشود خشکنشدنى. شاید جایى که در دنیا اشغال مىکند با میزان و کیفیت آشفتگىاش اندازهگیرى شود. این عملى فردى است، ولى ما را به جمع پیوند مىدهد. خاستگاه هر آفرینشى است و هر فرد را در مقایسه با افراد دیگر مشخص مىکند. نمىدانم سالهایى که در پیش است چه چیزهایى براىمان تدارک دیده است. تغییرهایى غولآسا آماده مىشود، قدرتها آیندهاى را طرح مىریزند که ما با چهرهاش آشنا نیستیم.
پارهاى از این تغییرها به نظرمان خطرناک مىآیند، چون گرایش به این دارند که آنچه را در نظرمان خوب است، از بین ببرند. حقیقت دارد که وقتى دونفر با هم متحد شوند، خیلى آسانتر از یک نفر، بارى را بلند مىکنند. یک گروه خیلى سریعتر و بهتر مىتواند اتومبیلى را بسازد تا یک نفر. و نانى که در کارخانهاى ساخته مىشود ارزانتر و کیفیتى یکنواختتر از یک نانوایى دارد.
نقد و بررسی کتاب شرق بهشت
زندگی بشر در گذر زمان پیشرفتهای صنعتی و اجتماعی بسیاری کرده است، از بهبود کیفیت زندگی گرفته تا از بین رفتن برخی از مشکلات فرهنگی مثل بردهداری و نژاد پرستی. اما همچنان برخی از صفات منفی انسانی به مانند روز ازل در وجود بشر نهادینه شده است. «حسد» یکی از صفاتی است که از همان ابتدا در ذات بشر نمایان شد. زمانیکه «قابیل»، «هابیل» را از روی حسادت به قتل رساند داستان آغاز شد و همچنان هم ادامه دارد. در کتاب شرق بهشت، جان اشتاین بک قصد دارد تا دوباره انسان را در موقعیت انتخاب بین خیر و شر قرار دهد و نشان دهد که همچنان هم در نبرد بین نیکی و بدی، همه انسانها نیکی را انتخاب نمیکنند.
خلاصه شرق بهشت اثر جان اشتاین بک
شرق بهشت داستان دو نسل را در دو بازه زمانی متفاوت روایت میکند. خانواده اول، خانواده سایروس تراسک است. سایروس سرباز ارتش است و دو پسر به نامهای آدام و چارلز دارد. آدام همواره از محبت بیشتر پدرش نسبت به چارلز بهرهمند میشد با وجود اینکه چارلز همواره تشنهی محبت پدر بود. سایروس، آدام را رهسپار جبهه جنگ میکند در حالیکه چارلز باید در خانه بماند و از مزرعه محافظت کند. زمانیکه سایروس میمیرد آدام و چارلز متوجه میشوند که پدرشان پول زیادی برای آنها به ارث گذاشته است.
پس از آن دختری به نام کتی وارد زندگی این دو برادر میشود. چارلز از همان ابتدا متوجه ذات کتی میشود اما آدام دلباخته او میشود و با او ازدواج میکند. کتی و آدام به کالیفرنیا میروند و یک مزرعه بزرگ خریداری میکنند. اینجاست که آدام با خانواده همیلتون آشنا میشود، خانوادهای پاک سرشت که در مسیر پول در آوردن بدشانسیهای زیادی را پشت سر گذاشتهاند. زمانیکه کتی متوجه میشود باردار شده است پس از به دنیا آوردن بچهها، آدام و پسرانش را رها میکند و به شهر سالیان میرود. آدام هنگامی که با ذات واقعی کتی آشنا میشود در شوک قرار میگیرد و زمان زیادی میگذرد تا او به شرایط عادی باز گردد. در همین زمان که آدام شرایط روحی خوبی ندارد پسرانش کال و آرون را خدمتکارش بزرگ میکند.
همچنین بخوانید: 
پسران بزرگ میشوند و آدام تصمیم میگیرد تا خانواده به سالیناس مهاجرت کنند. آرون با آبرا ازدواج میکند. آدام هم به مانند پدرش بین پسرانش تبعیض قائل میشود و آرون را به دلیل اینکه بیریا و مذهبی است بیشتر دوست دارد. آرون درگیر تعصبهای اجتماعی و مذهبی است. کال هم اما به پدرش محبت میکند و امید آن را دارد که او هم از مهر پدرش بهرهای ببرد. مدتی بعد آدام ورشکست میشود و تمام پولهایش را از دست میدهد. کال تصمیم میگیرد که به جنگ برود و با درآمدی که بدست میآورد پول پدرش را به او دوباره برگرداند. زمانی که آرون از کالج باز میگردد، کال با پول از جنگ به خانه میآید. پدر اما پول کال را نمیپذیرد. کال هم از روی عصبانیت زندگی مادرشان که زنی بدکاره شده است را به آرون نشان میدهد. آرون نمیتواند این درد را تحمل کند و به جنگ میرود....
جان اشتاین بک، نویسندهی انسان دوست
جان اشتاین بک، در سال 1902 در «سالیناس» کالیفرنیا به دنیا آمد. او ابتدا به دانشگاه استنفورد رفت تا ادبیات انگلیسی بخواند اما درس را رها کرد و به نیویورک رفت. اشتاین بک در نیویورک مدتی روزنامه نگاری کرد اما دو سال بعد دوباره به کالیفرنیا بازگشت و شغلهای کارگری را امتحان کرد. مدتی نگهبانی خانهای را پذیرفت و در همین زمان بود که توانست کتابهای زیادی بخواند. جوانی اشتاین بک همزمان با انقلاب صنعتی و مدرنیسم شده بود و چون اشتاین بک خود مشغول به کارهای کارگری بود بسیار به درد و رنج انسانهای طبقات پایین فکر میکرد.
طبیعت در آثار اشتاین بک عنصر مهمی است و با جزئیات بسیار مناظر توصیف میشوند. او یکی از بزرگترین نویسندگان مکتب «ناتورالیسم» آمریکا است که در آثارش زندگی روزمره مردم و جبر مسلط بر آنها نشان داده میشود. یکی از انسانیترین رمانهای اشتاین بک «موشها و آدمها» است که رنج طبقات پایین و کارگری را به خوبی نشان میدهد. از آثار مهم دیگر او میتوان به «خوشههای خشم» و «چمنزارهای بهشتی» اشاره کرد. پس از انتشار رمان «خوشههای خشم»، جان اشتاین بک موفق به کسب جایزه «پولیتزر» شد. همچنین او به دلیل انتشار کتابهای انسان دوستانه و سبک نوشتن منحصر به فردش در سال 1962 برنده جایزه «نوبل» شد.
در آثار ابتدایی او زندگی طبقه کارگر و سختیهای آنها نمایش داده میشد که نشان دهندهی عقاید چپگرایانه اشتاین بک بود. البته در اواخر عمرش جان اشتاین بک مثل «جرج اورول» از عقاید چپ گرایانهاش دست کشید و حتی در جنگ آمریکا و ویتنام از ارتش آمریکا حمایت کرد.
شرق بهشت؛ نبرد خیر و شیر
در رمان شرق بهشت، جان اشتاین بک با الهام از داستان «هابیل» و «قابیل» سعی در نشان دادن تبعیضهای خانوادگی و حسد بین برادران دارد. در هر دو خانواده توصیف شدهُ، پدران به یکی از پسرانشان بیشتر توجه دارند. سایروس، آدام را به چارلز ترجیح میدهد و آدام هم زمانیکه که پدر میشود به مانند سایروس، به آرون نسبت به کال توجه بیشتری میکند. در همین جای داستان زمینههای ناتوریستالی کتاب مشخص میشود و کتاب تبعیض بین فرزندان را وراثتی نشان میدهد. اشتاین بک معتقد است که همانطور که «هابیل» بدون هیچ دلیل مشخصی از جانب خدا انتخاب میشود که همسری را اختیار کند باعث شده است که حسد بین برادران شکل بگیرد و همین داستان همچنان هم پابرجاست. در خانوادههای ترسیم شده توسط اشتاین بک نیز پدران بدون هیچ دلیل خاصی یکی از فرزندانشان بر دیگری ترجیح میدهند و باعث اختلاف و حسد میشوند. نبرد خیر و شر در جای جای کتاب دیده میشود و شخصیتهای داستان بر اساس همین تبعیضها تصمیمات درست و غلط اتخاذ میکنند. نویسنده کتاب شرق بهشت را خطاب به پسرانش که 4.5 و 6.5 ساله هستند نوشته است و سعی در معرفی سالیناس به عنوان بهشتی بر روی زمین دارد. کتاب با توصیف کامل سالیناس آغاز میشود و صفحات ابتدایی آن، کاملا به زیباییهای آن اختصاص یافته است.
ترجمه شرق بهشت به فارسی .
فیلم شرق بهشت؛ همکاری الیا کازان و جیمز دین
در بخشهایی از شرق بهشت میخوانیم
دره دراز و باریک سالیناس در شمال کالیفرنیا واقع شده و در میان دو رشته کوه قرار گرفته است. رودخانه سالیناس در مرکز آن جریان دارد که به خلیج مانتری منتهی میشود.
نامهایی را که در دوران کودکی برای گیاهان و گلهای پر رمز و راز انتخاب میکردم، هنوز به خاطر دارم. یادم میآید که قورباغهها در کجا زندگی میکردند و پرندگان چه وقت در بهار بیدار میشدند و نیز به خاطر میآورم که از درختان در فصول گوناگون چه رایحهای به مشام میرسید، مردم چه قیافههایی داشتند و چگونه راه میرفتند و حتی چه رایحهای از آنها بر میخاست. خاطراتم همه سرشار از چنین رایحههای دلپذیری است.
کوههای گاییلان را در بخش شرقی دره به یادم میآورم که سبکبار و پر از نور خورشید و شادی بودند، انگار انسان را با آغوش باز پذیرا میشدند تا جاییکه هرکس آرزو میکرد به دامنه گرم آنها پناه ببرد و احساسی همچون استراحت در دامن دایهای مهربان داشته باشد. گیاهان قهوهای رنگ همین دامنهها به انسان خوش آمد میگفتند. کوههای سانتالوسیاس در بخش غربی، سر به فلک میساییدند و دره و دریا از هم جدا میکردند. این کوهها تیره و متفکر ، نا آشنا و خطرناک به نظر میرسیدند.
همواره نسبت به غرب، احساس وحشت و نسبت به شرق، احساس عشق و علاقه داشتم. نمیدانم چنین احساساتی از کجا به ذهن من رسیده بود، ولی شاید دلیل آن تنها طلوع خورشید از قله های سرفراز گاییلان و غروب آرام ان در خط راس کوهستان سانتالوسیاس باشد.

- کد محصول: 29
- مبلغ بدون تخفیف: 29,000 تومان
- تخفیف: 10 درصد
- مبلغ قابل پرداخت: 26,100 تومان
- تعداد فایل پیوست شده: 1 مورد
- نوع فایل: Zip
- حجم فایل: 8.87 مگابایت
- تاریخ ایجاد: 1401/10/13 - 14:26:40
- اشتراکگذاری محصول:
- وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)